استراتژی دقیقاً چیست؟

تاکنون برای استراتژی معانی گوناگونی بیان شده است و اندیشمندان در تلاش برای پاسخ به این پرسش، تعاریف گوناگونی ارائه کرده اند که در نهایت مفهوم ضمنی تمام تعاریف آن است که استراتژی به عنوان ابزاری در نظر گرفته می شود تا به وسیله آن سازمان یا افراد به اهداف خود دست یابند.

به عبارتی دیگر وجه مشترک تمام تعاریف این است که اهداف خاصی که برای اشخاص و یا سازمان ها اهمیت دارند، به وسیله به کارگیری صحیح استراتژی قابل دست یابی هستند. اما این به کارگیری صحیح و اصولی استراتژی در تمامی مراحل آن که شامل تدوین، اجرا و کنترل می شود، ساده نیست و نیازمند شناخت و آگاهی از مولفه های گوناگونی است که سازمان و محیط آن را تحت تاثیر قرار می دهند.

مفهوم استراتژی در نیم قرن گذشته تغیرات بسیاری را تجربه کرده است، در ابتدا استراتژی به عنوان یک برنامه به کار گرفته می شده است که عمدتاً بر بودجه بندی و مولفه های مالی استوار بوده است. دلیل آن که استراتژی به عنوان برنامه مورد استفاده قرار می گرفته این است که شرایط کسب و کارها و فضای فعالیت آن ها در گذشته متفاوت بوده است و پیش بینی پذیری شرایط رقابتی نسبت به امروز بسیار آسان تر بوده است. بنابراین برنامه ریزی که بر پایه پیش بینی استوار بوده است، رکن اصلی استراتژی در گذتشه بوده است.

 

با گذشت زمان و تاثیرگذاری انقلاب صنعتی چهارم در فضای رقابتی کسب و کارها، استراتژی مفهومی عمیق تر از گذشته را در خود جای داده است و از برنامه ریزی به جهت دهی تغییر رویه داده است. البته نکته ای حائز اهمیت این است که صنایع گوناگون به صورت های گوناگونی متاثر از پیشرفت تکنولوژی شده اند و برنامه ریزی بلندمدت در بسیاری از صنایع کاربرد حیاتی دارد.

 

در این میان رویکردهای به کارگیری استراتژی نیز با توجه به تغییرات فضای رقابتی دستخوش تحول شده است و مفاهیمی همچون انعطاف پذیری استراتژیک برای مقابله با محیط در حال تغییر ظهور پیدا کرده است. با بروز این تحولات استراتژی به جای بی اهمیت شدن، اهمیت دو چندانی یافته است؛ به طوری که امروزه سازمان و کسب و کارهای پیشروی دنیا از برنامه ریزی استراتژیک و ابزارهای آن در کسب و کار خود استفاده می کنند و این اهمیت روز به روز دو چندان می شود.

 

چرا امروزه استراتژی اهمیت بیشتری دارد؟

یکی از فاکتورهای اساسی که کسب و کارها را تحت تاثیر قرار داده است، سرعت تغییرات عوامل رقابتی است که متاثر از هوش مصنوعی، کلان داده ها، اینترنت و سایر عوامل انقلاب صنعتی چهارم است. در این شرایط کسب و کارها در دریای خروشان تغییرات باید جهت دهی خود را حفط کنند و برنامه ریزی میان مدت نیز در این شرایط بسیار مهم است. حفظ جهت دهی از طریق به کارگیری ابزارهای استراتژی ممکن است که به طور صحیح منابع، ساختار، سیستم و فرایندها را با این تغییرات هماهنگ کند. اگر سازمان ها جهت دهی اصلی خود را از دست دهند و مانند کشتی طوفان زده عمل کنند، احتمال غرق شدن کسب و کارشان در این اقیانوس متلاطم وجود دارد. به طور خلاصه می شود این طور بیان کرد که برای حفظ بقا در درجه اول و رشد در درجه دوم، سازمان ها نیازمند آن هستند که به استراتژی همچون کشتی نجاتی تکیه کنند و از ابزارهای آن به عنوان قطب نمایی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند.

چرا بنگاه ها به استراتژی نیاز دارند؟

استراتژی علاوه بر کاربردهایی نظیر برنامه ریزی و جهت دهی، کاربردهای مهم دیگری نیز دارد که نباید توسط سازمان نادیده گرفته شود.

استراتژی به عنوان وسیله هماهنگی:

استراتژی می تواند بر یک چالش بزرگ که عدم هماهنگی در میان بخش های مختلف سازمان است غلبه کند. این مهم از طریق ایجاد فرهنگ مشترک، چشم انداز مشترک، بیانیه ماموریت و کارت های امتیازی متوازن، بدست می آید. هم چنین اهداف سازمان از طرق گوناگون بیان می شود و اعضای سازمان و واحدهای گوناگون درک مشترکی از اهداف مشترک خود بدست می آورند.

استراتژی به عنوان هدف:

استراتژی به طور کلی دارای ماهیت آینده نگر است. به عبارت دیگر می تواند آرمان هایی تعیین کند تا اعضای سازمان را در رسیدن به این اهداف ترغیب کند و عزم و اراده لازم را در میان کارکنان به وجود آورد. به این منظور اهداف اصلی سازمان که بلندمدت هستند در بیانه های چشم انداز و ماموریت بیان می شوند و از راه های گوناگون و خلاقانه به کارکنان منتقل می شوند.

استراتژی به عنوان پشتیبان تصمیم:

تمرکز بر جنبه های خاصی از حوزه های کسب و کار و تخصیص منابع و قابلیت ها برای دست یابی به آن ها یکی دیگر از کاربردهای مهم استراتژی است. به بیان دیگر استراتژی با استفاده از محدود ساختن گزینه های تصمیم گیری، تمرکز بر بخش خاصی از فرایندها و اهداف، تصمیم گیری را آسان تر می کند.

همچنین یکپارچه سازی دیدگاه ها و دانش افراد گوناگون برای تصمیم گیری از دیگر کاربردهای مهم استراتژی به عنوان پشتیبان تصمیم است.

به طور کلی استراتژی و ابزارهای مرتبط با آن به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای موفقیت بلندمدت یک سازمان مطرح می شود و عدم استفاده از استراتژی توسط شرکت ها، می تواند به عنوان یک مانع جدی در موفقیت بلندمدت شرکت ها مطرح شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

صحبت با کارشناس