استراتژی رهبری هزینه چیست؟
در سلسله مقالات قبلی در رابطه با ماهیت مزیت رقابتی و مفاهیم آن آشنا شده ایم. در این مقاله در تلاشیم تا انواع مزیت رقابتی را به طور خلاصه شرح داده و استراتژی رهبری هزینه را تشریح کنیم.
به طور کلی بنگاه ها از طریق دو روش می توانند به مزیت رقابتی و نرخ سودآوری بالاتری نسبت به رقبا دست یابند. این دو روش عبارتند از عرضه ی یک محصول یا خدمات مشابه با قیمت پایین تر از رقبا که استراتژی رهبری هزینه نامیده می شود و یا عرضه محصولی که از محصولات رقبا متمایز است و مشتریان مایل هستند برای به دست آوردن این محصول، هزینه بیشتری پرداخت کنند که استراتژی تمایز نامیده می شود.
مایکل پورتر متفکر مشهور در علم مدیریت با ترکیب این دو نوع استراتژی و دامنه ی فعالیت بنگاه، سه استراتژی عمومی تعریف کرده که شامل استراتژی رهبری هزینه، تمایز و تمرکز می شود. در ادامه به تفصیل به شرح استراتژی رهبری هزینه خواهیم پرداخت.
تعریف استراتژی رهبری هزینه:
هدف از دنبال کردن استراتژی رهبری هزینه تبدیل شدن به رهبر هزینه در صنعت مورد نظر است که البته پیاده سازی درست و صحیح این استراتژی مستلزم آن است که کلیه فرایند ها و روتین های سازمانی بررسی شود تا منشا هزینه مدیریت و کنترل شود. گام بعدی آن است که مدیریت هزینه ها به گونه ای انجام شود که قیمت تمام شده محصول نهایی ارزان و مناسب باشد تا برای مشتریان از لحاظ قیمتی جذابیت ایجاد کند.
استفاده از استراتژی رهبری هزینه در گذشته به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گرفته است، اما با گذشت زمان و در یک دوره ای محبوبیت خود را از دست داد و استراتژی تمایز جای آن را در برنامه های استراتژیک شرکت ها گرفت. اما با گذشت زمان و افزایش فشار رقابت ناشی از بازارهای نوظهور که در عرضه ی کالا با قیمت پایین تبحر داشتند، استفاده از استراتژی رهبری هزینه در میان بنگاه ها نیز دوباره رونق یافت.
هم چنین بنگاه ها برای استفاده از این استراتژی و کاهش هزینه های خود از ابزارهای جدید مدیریتی همچون برون سپاری، برون مرز سپاری، باز مهندسی فرایندها، تولید ناب و لایه زدایی سازمانی استفاده کرده اند.
عوامل ایجاد مزیت رقابتی چیست؟
صرفه جویی ناشی از مقیاس:
یکی از دلایل برتری شرکت هایی که مقیاس بزرگی دارند، استفاده از صرفه جویی ناشی از مقیاس است. صرفه جویی ناشی از مقیاس زمانی ایجاد می شود که افزایش متناسب در مقادیر ورودی های به کارگرفته شده در فرایند تولید، منجر به هزینه های واحد کمتر بشود و در نهایت قیمت تمام شده محصول کاهش یابد که این امر به طور مستقیم با میزان تولید در ارتباط است.
صرفه جویی ناشی از یادگیری:
این مفهوم بر مبنای منحنی تجربه استوار است که به معنی بهبود مهارت های فردی و روال های سازمانی بر اثر تکرار کردن است. نکته ی حائز اهمیت این است که هرچه محصول پیچیده تر باشد، پتانسیل یادگیری بیشتر است.
تکنیک های تولید:
تکنیک ها و فناوری های جدید در تولید محصول، می توانند منشا ایجاد مزیت رقابتی مبتنی بر هزینه باشند. نوآوری در فرایند ها مستلزم تغییرات کل سیستم در بخش هایی مانند ساختار سازمانی، طراحی محصول، طراحی شغل و کنترل های مدیریتی است و می تواند به عنوان یک محرک مناسب در کاهش هزینه ها مطرح شود. وقتی نوآوری فرایند در تجهیزات و تکنولوژی های سرمایه ای ادغام شود می تواند به صورت سریع تر نیز اثر گذار باشد.
هم چنین شرکت های موفق در استفاده از استراتژی رهبری هزینه به صورت دوره ای اقدام به بازمهندسی فرایند های کسب و کار خود می کنند و معیارهایی همچون هزینه، کیفیت، سرویس و سرعت را بازنگری می کنند. این تکنیک با این پرسش آغاز می شود که اگر قرار بود دوباره شروع کنیم این فرایند را چگونه طراحی می کردیم.
در این میان فناوری اطلاعات نیز نقش مهمی در خودکار سازی فرایند ها و کاهش هزینه ها ایفا می کند و البته امروزه جزء لا ینفک سازمان های پیشرو نیز محسوب می شود.
طراحی محصول:
طراحی محصول علاوه بر جنبه های مرتبط با زیبایی و برندینگ که بسیار اهمیت دارند، می تواند در استراتژی رهبری هزینه نیز نقش اساسی ایفا کند، از این رو طراحی محصول در دنیای رقابتی امروز صرفا کارکرد زیبایی ندارد. یکی از عوامل کاهش هزینه با استفاده از شیوه طراحی محصول، استفاده از پلتفرم مشترک است. برای مثال فولکس واگن برای تولید 30 مدل خودروی خود از 4 پلتفرم استفاده می کند که همین اقدام موجب کاهش هزینه می شود و از دوباره کاری جلوگیری می کند.
کاهش هزینه ورودی ها:
یکی از مهم ترین عوامل کاهش هزینه، کاهش هزینه ی مواد اولیه و به طور کلی ورودی ها است که می تواند در کاهش قیمت محصول نهایی سهم زیادی داشته باشد. در این میان عوامل گوناگونی در کاهش هزینه ی ورودی ها می تواند تاثیر گذار باشد که به شرح زیر است:
مزایای محل
مالکیت ورودی های کم هزینه
کارگر غیر اتحادیه ای
قدرت چانه زنی
کارایی و بهره وری سازمانی:
علاوه بر عوامل ذکر شده، عوامل دیگری نیز وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار می گیرد اما می توانند تاثیر بسیار مهمی داشته باشند. این عوامل مربوط به فرهنگ، ساختار، و رفتار سازمانی در میان کارکنان است. بنابراین مولفه هایی همچون اثربخشی مدیریتی، انگیزش و فرهنگ سازمانی و سیستم و ساختار درست در به کارگیری استراتژی رهبری هزینه نقش کلیدی ایفا می کنند.
و در انتها ذکر این نکته لازم است که به کارگیری استراتژی رهبری هزینه به عوامل مختلفی همچون نوع صنعت، جایگاه شرکت و شرایط اقتصادی بستگی دارد و برای دست یابی به موفقیت در این زمینه، تحلیل های استراتژیک گوناگونی مورد نیاز است.