به بهانه نامگذاری سال ۱۴۰۰
“تولید، پشتیبانی ها و مانع زدایی؛ از حرف تا عمل”
نامگذاری سالها در کشور ما، به طور رسمی توسط رهبر جمهوری اسلامی ایران و اولین بار در پیام نوروزی سال ۱۳۷۸ اتفاق افتاد. در آن سال، رهبر جمهوری اسلامی عنوانی را برای آن سال انتخاب نمود و پس از آن، این نامگذاری به شکل یک سنت همه ساله تکرار گردید.
فلسفه این موضوع، جلب توجه آحاد مردم به یک ارزش خاص و در نقطه مقابل آن، یک مشکل است. بر این اساس، رهبر جمهوری اسلامی با اطلاعات و گزارشهایی که از سراسر کشور دریافت میکند و بررسی برخی پارامترهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و …، مردم را به یک موضوع سوق میدهد. در هر صورت، این نامگذاریها هرساله تکاپویی در نهادهای حکومتی ایجاد میکند و با تبلیغات بسیاری همراه میشود؛ بطوریکه اکثر وزارتخانهها و دستگاههای ذیربط، انواع و اقسام اطلاعیهها و بیانیهها را در این خصوص صادر خواهند کرد. در حالی که محتوای این اطلاعیه ها و بخشنامه ها، “کلی گویی” بیش نیست و بیانگر هیچگونه اقدام عملیاتی و کاربردی در حل موضوع نمیباشد.
با یک جستجوی ساده، میتوان دریافت که از سال ۱۳۹۰ تا به امروز، هر ساله عناوین مهمی از جمله حمایت از تولید، سرمایه ایرانی، اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال، حمایت از کالای ایرانی، رونق و جهش تولید و … در دستور کار مسئولان قرار گرفته است. امسال نیز و همانطور که پیشبینی میشد، به مقوله تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها پرداخته شد.
حال سوال مهم اینجاست؛ به چه میزان، این عناوین و نامگذاریها از سوی عالیترین مقام جمهوری اسلامی توانسته کارساز بوده و در جهت حل مسائل اقتصادی و معیشتی مردم تاثیرگذار باشد؛ حلال مشکلات بخش تولید بوده و رونق تولید داخلی را به اوج خود برساند؟؟
پاسخ به این سوال سخت نخواهد بود؛ موانع تولید در ایران همچنان بسیار زیاد است، از نبود فضای مناسب کسب و کار گرفته تا مهیا نبودن شرایط برای ایجاد فضای رقابتی در اقتصاد.
تولیدکنندگان داخلی به دلیل تغییر مدام نرخ ارز و سایه سنگین آن بر اقتصاد کشور، اعمال تحریمهای پی در پی، شیوع و گسترش بیماری کرونا با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کرده و میکنند. تعدادی از واحدها به دلیل کاهش توان خرید مردم، افت تقاضا و عدم حمایت دولت مجبور به اخذ تسهیلات بانکی با بهره بالا شدند که اکنون به دلیل بدهی به بانکها با مشکلات بسیاری همراه هستند.
ناهماهنگی بین دستگاههای اجرایی، عدم اهتمام و عزم جدی مسئولین به کوتاه کردن مسیرهای رفع موانع تولید، مشکلات زیر ساختی فرهنگی، سنگ اندازی و عدم همکاری نظام بانکی، گذر از هفتخوان رستم جهت اخذ مجوزهای کسب و کار، نبود “استراتژی توسعه تولید”، عدم امکان مبادلات ارزی و مالی تولیدکنندگان با شرکای خارجی، بدهیهای معوق واحدهای تولیدی به سیستم بانکی، وجود اشکالات در قانون مالیات بر ارزش افزوده و وجود رانت و تعارض منافع، از جمله دلایل دیگری میباشند که راه را برای تولیدکنندگان و سرمایهگذاران بسیار سخت و ناهموار نموده است.
علاوه بر مواردی که در بالا اشاره شد، رکود بازار را نیز باید سرمنشأ تمام مشکلات تولید دانست که این موضوع خود متأثر از کاهش قدرت خرید مردم است.
عمر این دولت بسیار کم است و قطعا نمیتواند به برنامههای مدون در بخش تولید بپردازد؛ امیدواریم دولت جدید با برنامهریزی مناسب و تجدیدنظر در بسیاری از قوانین، مقررات و دستورالعملهای موجود، مسیر پیشرفت را برای سرمایهگذاران و تولیدکنندگان هموار نماید.
به امید آن روز…!!
“علیرضا حجازی فر”