ما بعنوان یک مشاور سرمایه گذاری و مشاور صنعتی همواره با این سوال روبرو بودهایم که ویژگیهای یک ایده سرمایهگذاری خوب چیست؟ اینکه کدام ایده برای سرمایهگذاری خوب است به دو عامل باز میگردد. اول شرایط ایده و دوم شرایط سرمایهگذار یا کارآفرین. منظور از شرایط در واقع به همان سه بخش مطالعات طرح توجیهی (گزارش امکانسنجی) باز میگردد.
اگر ایده به مرحله اجرا درآید پروژه موفقی خواهد بود؟ بسیاری از ایدهها، زمانی ایدههای جذابی بودند؛ چرا که بازار خالی از رقیب بود و محصول میتوانست با حجم بالا بهفروش برسد. اما الان آن ایدهها به مرحله اجرا درآمدهاند و محصولاتشان در بازار جا افتادهاند و اکنون اگر شما بخواهید وارد این بازار بشوید باید با آنها رقابت کنید. در برخی از محصولات ما با بازار اشباع روبرو هستیم یعنی در بازار داخلی، عرضه یا با تقاضا برابر است یا بسیار نزدیک است. از این منظر ایده خوب دیروز، امروز دیگر ایده خوبی نیست.
از منظر بازار، ایده خوب ایدهای است که محصول یا خدمات، تولیدکننده دیگری نداشته باشد بهعبارتی ایده، نو باشد که در نتیجه تولیدکننده به نوعی یک بازار بدون رقیب خواهد داشت اما در اینجا منظر دوم باز میشود؛ اینکه پروژه از نظر فنی در چه وضعیتی است. هر چه ایده نوتر باشد از منظر بازار ایده بهتری است اما از منظر فنی ریسک بالاتری پیدا میکند. یکی از مهمترین مشکلات ″طرحهای دانش بنیان″ بحث ریسک فنی است. در واقع چون طرح تاکنون در کشور اجرا نشده نیاز به دانش فنی و متخصصان ویژهای دارد که برای تامین آنها باید فکر کرد. از دیدگاه فنی، مسائل دیگری که باید به آن توجه کرد نوع تکنولوژی است. در برخی صنایع با آمدن تکنولوژیهای جدید، تکنولوژیهای قبلی از توجیه خارج میشوند. به طور مثال در تولید آجر تکنولوژیهایی به بازار آمده که مصرف انرژی را بهطور قابل توجهی کم میکند. طبیعی است که تکنولوژیهای قبلی بعد از مدتی دیگر توان رقابت را از دست میدهند. با توجه به افزایش سرعت رشد و تغییر تکنولوژی، تکنولوژی طرح باید حتماً تکنولوژی به روز و جدیدی باشد ضمن اینکه برای ریسک فنی هم فکر شده باشد.
از نظر مالی، ایده خوب ایدهای است که سودآوری بیشتری داشته باشد. IRR نرخ بازگشت سرمایه، و NPV ارزش فعلی، ملاکهای خوبی هستند. اما باید دقت کرد که محاسبات درست انجام شده باشد. گاهی فروشندگان ماشینآلات برای فروش خودشان، عدد و رقمها را دست کاری میکنند که در اینجا چک کردن محاسبات به وسیله یک مشاور مورد وثوق توصیه میشود. اینکه مثلاً ضایعات محاسبه نشود، یا قیمت مواد اولیه یا قیمت فروش محصول کمی بالا و پایین محاسبه شود، بر نرخ بازگشت اثر میگذارد. از دیدگاه مالی، نرخ بازگشت سرمایه بالاتر از سود بانکی طرح را توجیهپذیر میکند اما طبیعتاً هر چه نرخ بازگشت بیشتر باشد، طرح از منظر مالی مناسبتر است. اما علاوه برهمه اینها مساله این است که ایده سرمایهگذاری باید با توان اجرایی، توان مالی و علایق سرمایهگذار مطابقت داشته باشد ایده سرمایهگذاری مثل یک لباس خیاطدوز باید برای تن سرمایهگذار برازنده باشد. این است که شخصیت، سوابق گذشته، ارتباطات، تجربیات سرمایهگذار هم بسیار مهماند که باید به آنها توجه شود.