طی سالهای گذشته و پیشرو که مسئله اقتصاد، مهمترین دغدغه کشور بوده و مشکلات این بخش به طور مستقیم در معیشت مردم اثرگذار میباشد، رهبر انقلاب و بالطبع سایر مسئولان، سال 1397 را سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری نمودند تا با تحقق این شعار شاهد پیشرفت و توسعه اقتصادی در کشور باشیم.
در یادداشت زیر به بررسی تحقق شعار سال و موانع پیشروی آن میپردازیم؛ با “بهین صنعت یاب” همراه باشید.
در ابتدا به این موضوع پرداخته میشود که مشکل اصلی عدم حمایت مردم از کالای داخلی چیست؟
شبهات به وجود آمده در این مسئله به دوصورت است؛ اول آنکه مردم، نسبت به درستی صورت مساله تردید داشته و در واقع اقناع نشدهاند. اما نکته دوم موردی است که در عمل نهفته است؛ آنان هرچند در منطق و عقلانیت دریافتهاند که این کار، درست است اما از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند.
برای آشنایی بیشتر درباره طرح توجیهی این مقاله را مطالعه نمایید.
هرچند نتایج حمایت از کالای داخلی طی سالهای اخیر جامعه را به رشد فکری و عملی پیرامون حمایت از تولید داخلی رسانده و کمتر انسان اهل مطالعه و انصافی است که تردید داشته باشد حمایت از تولید داخل به نفع رونق اقتصاد، امنیت شغلی، عدم وابستگی به دیگر کشورها است، با اینحال تعداد افرادی که مطابق این باور عمل کنند به قدر کافی زیاد و فراگیر نیست. در واقع آنچه باید دغدغه سیاستگذاران این امر باشد، رفع موانع عملی است. اگر باور و عمل در حمایت از تولید داخل در وجود جامعه نهادینه نشود، هیچ نسخه علاجی درمانگر وضعیت اقتصاد بیمار ایران نخواهد بود.
باید بدانیم، حمایت از کالای ساخت داخل تصوری صحیح است اگر در این میان، عناصر ضد ارزش موجب عدم تصدیق آن نشود. به عنوان مثال حمایت از هر کالای ایرانی با هر ویژگی و کیفیتی مقصود سیاستگذاران نخواهد بود و اگر محصولی فاقد استاندارد است و یا به سلامت مصرف کننده زیان وارد میکند، توصیه حمایت مشمول آن نمیشود.
همچنین، تصور خودکفایی در تمام محصولات، نه تنها برای هیچ اقتصادی ممکن نیست، بلکه مطلوب نیز شمرده نمیشود؛ گاه به فراخور ماهیت کالا و یا شرایط جغرافیایی، تولید محصول در داخل کشور هزینه هنگفت و غیرقابل جبران خواهد داشت.
یکی از مهمترین موانع، تصور برتری کالای خارجی نسبت به تولید داخل میباشد که سالهاست در فرهنگ کشور رسوخ کرده و استفاده از کالای خارجی و لوکس به نوعی ارزش تلقی شده که خود مانع جدی در مسیر ایده حمایت از کالای ایرانی شمرده میشود.
حال، با فرض رفع موانع فرهنگی حمایت از تولید داخل و افزایش رغبت جامعه به مصرف کالای وطنی، آیا در درازمدت، کالای داخلی توان دفاع از هویت خویش را خواهد داشت تا ضمن رعایت کیفیت مطلوب، قیمت تمام شده مطلوبی با سایر رقیبان داشته باشد؟
در واقع نظام اقتصادی در تولید کالای داخلی زمانی موفق خواهد بود که کالای تولیدی مختصات کیفی و قیمتی بهینهای داشته باشد تا هر مصرف کنندهای نفع خود را در خرید کالای داخلی بداند.
با اینحال، هیچگاه اولین خودروها و محصولاتی که این روزها بهترینهای دنیا شدهاند از ابتدا بهترین نبودند؛ بلکه با حمایت مردم و دولت به جایگاه بالا دست یافتند، ضمن آنکه تولیدکنندگان در پاسخ به حمایت مردم، محصولاتی درخور منزلت جامعه و کیفیت بالا ارائه نمودند.
قشر کثیری از جامعه ایران، تصور صحیحی از نتایج حمایت از کالای ایرانی ندارند؛ اما در کنار آن عدم اطمینان و امتناع از خرید تولیدات داخل بحثی جدی در فضای تولید ایجاد کرده که خود مردم را از حمایت تولید داخل دور ساخته است. مانعی حقیقی که سرانجام آن در خط تولید و خاتمه شبکه فروش و مصرف قرار دارد. که برای رفع آن لازم است از بنگاههای اقتصادی حمایتی تمام عیار صورت پذیرد تا به وسیله آن هزینه تمام شده کالای ایرانی را به حداقل برساند. حداقل نمودن هزینه تمام شده به معنای افزایش بهرهوری، بهبود سطح فناوری و کیفیت، کاهش موانع کسب و کار، حذف قاچاق، کاهش هزینه نظام فروش و… است.
همچنین این شعار مستلزم ثبات درازمدت هزینههای تامین مواد اولیه، متغیرهای اقتصاد کلان و چارچوبهای نهادی بلندمدت برای تضمین حقوق مالکیت، قراردادهای مستحکم و ثبات راهبرد حمایتی کشور طی دولتها و مجالس است و این مقدمات یعنی جهش به مرحله بالاتر از توسعه و پیشرفت.
با این نگاه، حمایت از کالای ایرانی شعاری است که اگر قرار باشد به طور کامل محقق شود، لازم است بسیاری از مولفهها در پروژههای صنعتی قبل از آغاز فعالیت، مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد که خود مستلزم بهرهجستن از دانش و تجربه کارشناسان و متخصصین امر، همانند گروه “مشاوره مدیریت و مهندسی بهینصنعتیاب” میباشد که سالها در حوزه حمایت از صنایع، مشاوره به واحدهای صنعتی و تحقیق و پژوهش در زمینه سرمایهگذاری و ارتقا فرهنگ درست سرمایهگذاری، خدمترسانی نموده و قبل از هر شعاری، اینگونه مجموعهها در جهت حمایت از تولید در تلاش بودهاند.